عمر شما که هیچ! بازگشایی جاسوسخانه به عمر بچههای شما هم قد نمیدهد
یکی از عناصر تجدیدنظرطلب گفت: «بازگشایی سفارت آمریکا در تهران به عمر ما قد نمیدهد».
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه بهار درباره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اذعان کرد: ضعف دولت موقت و انتظارات افکار عمومی باعث شده بود یک نوع شکاف بین دولت موقت و مردم ایجاد شود مردم بالاخره شعارهایشان انقلابی بود و در کوچه و خیابان بودند و آقای مهندس بازرگان و دولت موقت حرفشان این بود که انقلاب تمام شده است و مردم باید به خانههایشان بروند و دیگر نباید مداخلهای در امور داشته باشند. اینها وضعیت عمومی آن زمان بود تا رسید به آنجایی که شاه در آمریکا پذیرفته شد.
در این حین ملاقاتی هم بین دولت موقت یعنی آقایان بازرگان، یزدی و دیگران در الجزیره به عنوان جشن استقلال الجزیره برگزار شده بود و در این جشن اعضای دولت موقت با برژینسکی ملاقاتی داشتند.
وی در عین حال میگوید: نیاز نیست که اشغال سفارت را مدام یادآوری کنم اینکه در حال حاضر شعارهایی را سر میدهند چندان درست نمیدانم و فکر میکنم مسئله به «تاریخ» پیوسته است. باید به این نتیجه برسیم که آمریکاییها بالاخره با کودتای 28 مرداد سیلیای به گوش ما زدند و ما هم با اشغال سفارت یک سیلی به گوش آنها زدیم. این سیلیزدنها بالانس شد. تمام شد و با هم به تفاهم رسیدیم که به هر حال با یکدیگر یربهیر شدیم. طلبی داشتیم از آمریکاییها که باید میپرداختند که با اشغال سفارت آن را پرداخت کردند. اقدام دانشجویان خط امام بیش از هر چیزی برای جامعه جهانی و آمریکا ثابت کرد که 28 مرداد کار غلطی بوده و دیگر اشغال سفارت مسئله تاریخی است و نباید به آن دامن زد. وی درباره بازگشایی سفارت آمریکا گفته است: امیدوارم رابطه برقرار شود و سفارت آمریکا در ایران و همچنین سفارت ایران در واشنگتن بازگشایی شود، اما بعید میدانم که به عمر ما کفاف دهد.
پیشنهاد صرفا تاریخی تلقی کردن تقابل ملت ما با استکبار و رفتن به سمت اعتماد به آمریکا در حالی مطرح میشود که خصومتها و خباثتهای آمریکا با ابعادی به مراتب گستردهتر نسبت به قبل از انقلاب تداوم و شدت یافته است. حمایت از گروههای تروریستی و تجزیهطلب و حلقههای آشوبطلب یا کودتاچی، تصویب و توسعه انواع تحریمهای ظالمانه، حمایت از رژیم صدام در تجهیز جنگ 8 ساله، حمایت از گروههای تروریست خارجی در همسایگی ایران، حمایت از عملیاتهای خرابکارانه فنی و سایبری، سازماندهی جنگ فرهنگی علیه اسلام و ایران و انقلاب اسلامی، سرنگونی هواپیمای مسافربری و... انواعی از خصومتهای تازه به تازه آمریکاست که نشان میدهد اتفاقا رویکرد انقلابی نسبت به جاسوسخانه شیطان بزرگ، موضوع روز است و نه امری تاریخی که باید به بایگانی سپرد و مسیری خلاف آن را - یکطرفه - با آمریکا طی کرد. اینکه همین حالا میگویند گزینههای نظامی برای حمله به ایران روی میز ماست، تحریمها را حفظ یا به بهانههای تروریسم و حقوق بشر توسعه میدهیم همگی ثابت میکند، شیطان بزرگ همان شیطان بزرگ است. و به همین دلیل حق با آقای اصغرزاده است که بازگشایی سفارت آمریکا به عمر وی قد نمیدهد.
مقابله با نفوذ پیشکش! هشدار رهبری را درست فهمیدهاید؟
رئیسجمهور گفت کلام رهبری درباره نفوذ را باید درست فهمید و استفاده جناحی از آن نکرد.
آقای روحانی در جلسه دولت با بیان این که رهنمودها و نکاتی که رهبر معظم انقلاب مطرح میکنند با هدف استحکام قدرت ملی و برای این است که ملت ایران در برابر نفوذ بیگانگان صف واحدی بوده و در برابر توطئهها هوشیار و بیدار باشند، خاطر نشان کرد: نباید خدای ناکرده برخی بخواهند از این کلمات و واژگان سوءاستفاده کنند و این طور نباشد که از این پس با هر کس که مخالف هستیم، بخواهیم او را به نحوی متهم کرده و گروهی را به حاشیه برانیم.
روحانی افزود: باید به طور واقعی و جدی با هرگونه نفوذ بیگانگان مبارزه کنیم و نباید عدهای با کلمه «نفوذ» بازی کنند. وی با بیان این که رهبری معظم انقلاب متعلق به تمامی ملت ایران است و به گروه و نهادی خاص تعلق ندارد، گفت: همه ملت ایران در مسیر انقلاب، استقلال و ایستادگی کشور در برابر بیگانگان متحد هستند و امیدوارم همه جناحها و نهادها به این نکات توجه داشته و واقعا تلاش کنیم اگر رهبری انقلاب کلامی را عنوان میکنند به درستی آن را بفهمیم و پیاده کنیم و اجازه ندهیم افرادی از این کلمات در راستای منافع شخصی، گروهی و جناحی خود سوء استفاده کنند.
درباره این سخنان شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب از 2 سال پیش به طور مکرر درباره یک جریان سیاسی و رسانهای که «مشغول بزک کردن آمریکاست» به طور مکرر هشدار دادهاند و طی 4 ماه اخیر نیز طی 7-8 سخنرانی درباره تحرکات دشمن برای نفوذ اظهار نگرانی کردهاند. اولین سوال این است که دولت و رئیسجمهور محترم و وزیران ارشاد، اطلاعات، کشور، خارجه و علوم- و مجموعههای اقتصادی- درباره «خط نفوذ» و «خط بزک شیطان بزرگ» و «اصرار بر ادامه مذاکرات» چه تدابیری اتخاذ کردهاند تا به رهبر معظم انقلاب لبیک گفته باشند؟!
جا دارد آقای روحانی این تعابیر رهبر انقلاب را در جلسات دولت مرور کنند و سپس توضیح دهند که برای رفع تک تک این هشدارها چه تدابیری اندیشیدهاند یا کدام مجموعههای دولتی عملا به خط نفوذ و بزک شیطان بزرگ یاری رساندهاند.
- «یک نکتهای را من در ذهنم هست که جزو نگرانیها و دغدغههای بنده است و آن این است که ما توجه کنیم به هدفهایی که دشمنان صریح جمهوری اسلامی در ذهن خودشان دارند میپرورانند و کارهایی که میخواهند انجام بدهند، مسلم است که دشمنیهای دشمنان جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا حالا کاسته نشده؛ همان کارهایی که از روز اول انقلاب میکردند، امروز هم میکنند؛ منتها خب کارها تطور پیدا کرده، شیوههای کاری آنها تحول پیدا کرده؛ پیشرفت پیدا کرده؛ یک وقت یک جور دشمنی میکردند، ضربه میزدند، حالا با ابزار دیگری، با وسیله دیگری؛ این را نباید از نظر دور داشت. این را مطلقا همه مسئولین مختلف- فقط مخصوص وزارت خارجه و آقای دکتر ظریف نیست؛ دستگاههای مختلف، دستگاههای اقتصادی، دستگاههای فرهنگی- توجه داشته باشند که ما در داخل نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیمی که ما میگیریم، چه در زمینه سیاست، چه در زمینه اقتصاد، چه در زمینه تجارت، چه در زمینه فرهنگ، کمک بکند به آن بسته تعیین شده دشمن... به نظر من کاری که علیالعجاله باید کرد این است که در اتخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم، مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم... هوشیار باشیم؛ من چند روز قبل از این، در صحبت گفتم که اینها درصدد نفوذند، درصدد رخنه کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید. یک وقت آدم خبر میشود که فرض بفرمایید فلان سازمان آمده یک بخشی از مجموعه فرهنگی ما را- مثلا فرض کنید مهدکودکها را- به یک شکل خاصی دارد هدایت میکند؛ این را آدم میفهمد، بعد که نزدیک میشود میبیند کار خطرناکی و کار بزرگی است[اما] آدم توجه نداشته؛ اینها رخنه است؛ در زمینههای گوناگون؛ در زمینه های اقتصادی، در رفتوآمدها، در همه دستگاهها؛ یکی این مسئله صراحت است.» (دیدار هیئت دولت، 4 شهریور 94)
«بعضیها اصرار دارند شیطان بزرگ را با این خصوصیات- که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابیگری به کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟... ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود... مذاکره بهانه است، مذاکره رسیدن برای نفوذ و تحمیل خواستهاست... ما در عرصههای دیگر با آمریکا مذاکره نمیکنیم» (دیدار اقشار مختلف مردم، 18 شهریور)
- «نفوذ سیاسی و فرهنگی از نفوذ اقتصادی و امنیتی مهمتر است. دشمن سعی میکند در زمینه فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به وجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است. نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری، و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریتی یک کشور تحت تاثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصمیمگیریها در این کشور بر طبق خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد گرفت... هدف این است که در مراکز تصمیمگیری نفوذ کنند، اگر نتوانستند در مراکز تصمیمسازی زیرا جاهایی هست که تصمیمسازی میکند. اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد.» (دیدار فرماندهان سپاه، 25 شهریور)
-«مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند... در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژي هستهای، هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها داده شد- که البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.» (دیدار فرماندهان نیروی دریایی سپاه، 15 مهر)
عارف بزن کنار که نامزد کارگزاران آمد!
روزنامه نزدیک به کارگزاران همسو با این حزب محمدعلی نجفی را سرلیست فهرست اصلاحطلبان معرفی کرد.
روزنامه آرمان نوشت: اکنون موضوع سرلیستی بیش از سایر موضوعات در میان اصلاحطلبان و رسانهها مطرح است و تا به امروز در اردوگاه اصلاحطلبی نام محمدرضا عارف و علیاکبر ناطق نوری بیش از دیگر اسامی مطرح شده اما «آرمان» نام جدیدی را شنید که برخی از او به عنوان گزینه مطلوب برای سرلیستی نام میبرند و او کسی نبود جز «محمدعلی نجفی». شخصیت آرامی که تمایل به حضور علنی در سیاست ندارد اما برخی اوقات او را وارد گود سیاست میکنند هر چند نجفی در چاه سیاستورزان نمیافتد و خود را کنار میکشد مانند چندی قبل که از ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استعفا داد چون نمیخواست آنچه در دولت قبل در این سازمان رخ داده را افشا کند اما همانقدر که دانست چه بر سازمان میراث فرهنگی گذشته است باعث فشارهای زیادی به او شد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که نجفی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است و اینکه حزب کارگزاران بدون تعارف در این انتخابات ایفاگر نقش پدری است یعنی به نحوی برنامهریزی کرده که تصمیماتش بر تصمیمات گروههای دیگر اولویت داشته باشد.
آرمان افزود: نجفی از قدرت تعامل بالایی در مواجهه با نهادهای تاثیرگذار برخوردار است و میتواند در مواقع لازم به رایزنی به نفع جریان اصلاحات بپردازد. همچنین نجفی مورد تایید اصلاحطلب دوستان جامعه است یعنی عملکرد او در سازمانهایی که حضور داشته به نحوی بوده که معمولا تمایلی برای خداحافظی او وجود نداشته است. نزد افکار عمومی هم نجفی به عنوان شخصیتی گریزان از چالش و بگو مگو شناخته میشود که امتیازی برای او محسوب خواهد شد. از سوی دیگر نجفی در گفتوگویی که با «آرمان» داشت تاکیدکرد خود را ملزم به اجرای تصمیم نهاد اصلاحطلبان میداند و هیچگاه تصمیم فردی نخواهد گرفت.
گفتنی است آرمان 3 هفته پیش به عارف هشدار داد که به خاطر محاصره شدن توسط «دوستنماهای ناآشنا به سیاست» به ریاست مجلس بعدی نیاندیشد.
آرمان در تحلیلی با عنوان «به ریاست مجلس نیاندیش!» نوشته بود: محمدرضا عارف بیش از سایر اصلاحطلبان فعالیتهای انتخاباتی خود را برای ورود به مجلس دهم آشکار و نمایان کرده است. عارف بیش از آنکه به عنوان یک چهره سیاسی مطرح باشد یک چهره دانشگاهی و آکادمیک است.
اعتماد: کارشناسان اقتصاد اقدام دولت را آماربافی میدانند
«کارشناسان شتابزدگی مرکز آمار در اعلام نرخ رشد 6 ماهه را غیرمعقول میدانند.»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نوشت: مرکز آمار در حالی نرخ رشد اقتصاد شش ماهه نخست سال جاری را اعلام کرد که تنها 41 روز از تابستان، گذشته است. بر این اساس دستیابی به محاسبه نرخ رشد اقتصادی تنها در 41 روز فرصت در اختیار، از نظر تحلیلگران آماری یک رکوردشکنی به حساب میآید چرا که صاحبنظران محاسبه نرخ رشد را نیازمند در اختیار داشتن حدود 90 روز کاری میدانند و از این لحاظ سرعت مرکز آمار در ابلاغ نرخ رشد دو فصل اول سال 94 را غیرمعقول ارزیابی میکنند.
به نظر میرسد اقدام شتابزده مرکز آمار برای اعلام نرخ رشد نیم سال نخست به دنبال فشارهایی اتفاق افتاد که در یک ماه گذشته بر دولت برای اعلام نرخ رشد سه ماهه نخست وارد شده بود، هرچند دولت سال گذشته طبق روال منطقی، پایان هر فصل نرخ رشد را از سوی بانک مرکزی اعلام میکرد اما امسال این اعلام نه تنها به تعویق افتاد بلکه منابع مطلعی میگویند بانک مرکزی از اعلام نرخ رشد به طور کامل منع شده است. در مقابل دولت سعی کرد انتظارات جامعه برای شنیدن وضعیت اقتصاد در سه ماهی که آغاز سال گذشته بود را با اعلام رقمی از سوی مرکز آمار برآورده کند؛ انتظاری که نه تنها برآورده نشد بلکه توام شد با نقدهای تندی از این نحوه ارایه آمار.
این روزنامه میافزاید: از روز دوشنبه که نرخ برآوردی مرکز آمار اعلام شد این پرسش در محافل کارشناسی بدون پاسخ مانده که مرکز آمار با چه ساز و کار و ابزاری توانسته نرخ رشد اقتصادی شش ماهه را در یک فرصت زمانی کوتاه برآورد کند. در کنار نقد زمانی وارده به این محاسبه، در گزارش خلاصه و چند خطی مرکز آمار، هیچ خبری از نرخ رشد بخش نفت و ساختمان نیز دیده نمیشود در حالی که این دو بخش سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی سالانه دارند. از این منظر منتقدان مطرح میکنند ترس از محکوم شدن به عملکرد ضعیف اقتصادی، دولت را به آماربافی کشانده است، چرا که از لحاظ منطقی محاسبه نرخ رشد در یک ماه عملی نیست. نقد جدی دیگری که کارشناسان به دولت وارد میدانند منع بانک مرکزی از اعلام آماری است که این دستگاه سابقه طولانی چند دههای در محاسبات آن دارد. از نظر این تحلیلگران وجود دو دستگاه موازی برای اعلام آمار هیچ خدشهای به آمارها و برنامهها وارد نخواهد کرد. ضمن آنکه در صورت عدم ورود بانک مرکزی به محاسبات آماری، بخشهای عریض و طویل آماری این بانک و وجود نیرویانسانی مستقر در این بخشها چه تکلیفی در آینده پیدا خواهند کرد؟
اعتماد در گزارش دیگری نسبت به نوسانات ارزی و صعود دلار بر بالای 3500 تومان ابراز نگرانی کرد و نوشت: حالا کمکم تابلوهای صرافی به نرخ 3500 تومانی دلار عادت میکنند. هر چند قیمت دلار چند تومانی پایینتر از 3500 پایینتر آمد اما باز هم در بازه افزایش قیمت با رشد روبهرو شد و دیروز هر دلار در بازار تهران 3508 تومان قیمت خورد. تکانههای ارزی روزهای گذشته، نگرانی زیادی را در بازار ایجاد کرده است که مبادا قیمت ارز باز هم روند رو به رشد پیدا کند. این افزایشها روند رو به رشد و نگرانکننده دارد.
یکی، دو ماهی میشود که نوسانات نرخ ارز هرچند جزیی، اما در بازار به چشم میخورد. تجار و فعالان اقتصادی هم در این مدت، به دلیل کوچک بودن این تکانهها، چندان آن را جدی نگرفتهاند.
حال که روند رو به رشد آن در ماههای گذشته را پیگیر شدهاند، باز هم نگرانی و دلهره به سراغشان آمده است که مبادا، قیمت جهشی پیدا کند که به یک باره، همه نقشههایشان را نقش بر آب کند.
یکی از عناصر تجدیدنظرطلب گفت: «بازگشایی سفارت آمریکا در تهران به عمر ما قد نمیدهد».
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه بهار درباره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اذعان کرد: ضعف دولت موقت و انتظارات افکار عمومی باعث شده بود یک نوع شکاف بین دولت موقت و مردم ایجاد شود مردم بالاخره شعارهایشان انقلابی بود و در کوچه و خیابان بودند و آقای مهندس بازرگان و دولت موقت حرفشان این بود که انقلاب تمام شده است و مردم باید به خانههایشان بروند و دیگر نباید مداخلهای در امور داشته باشند. اینها وضعیت عمومی آن زمان بود تا رسید به آنجایی که شاه در آمریکا پذیرفته شد.
در این حین ملاقاتی هم بین دولت موقت یعنی آقایان بازرگان، یزدی و دیگران در الجزیره به عنوان جشن استقلال الجزیره برگزار شده بود و در این جشن اعضای دولت موقت با برژینسکی ملاقاتی داشتند.
وی در عین حال میگوید: نیاز نیست که اشغال سفارت را مدام یادآوری کنم اینکه در حال حاضر شعارهایی را سر میدهند چندان درست نمیدانم و فکر میکنم مسئله به «تاریخ» پیوسته است. باید به این نتیجه برسیم که آمریکاییها بالاخره با کودتای 28 مرداد سیلیای به گوش ما زدند و ما هم با اشغال سفارت یک سیلی به گوش آنها زدیم. این سیلیزدنها بالانس شد. تمام شد و با هم به تفاهم رسیدیم که به هر حال با یکدیگر یربهیر شدیم. طلبی داشتیم از آمریکاییها که باید میپرداختند که با اشغال سفارت آن را پرداخت کردند. اقدام دانشجویان خط امام بیش از هر چیزی برای جامعه جهانی و آمریکا ثابت کرد که 28 مرداد کار غلطی بوده و دیگر اشغال سفارت مسئله تاریخی است و نباید به آن دامن زد. وی درباره بازگشایی سفارت آمریکا گفته است: امیدوارم رابطه برقرار شود و سفارت آمریکا در ایران و همچنین سفارت ایران در واشنگتن بازگشایی شود، اما بعید میدانم که به عمر ما کفاف دهد.
پیشنهاد صرفا تاریخی تلقی کردن تقابل ملت ما با استکبار و رفتن به سمت اعتماد به آمریکا در حالی مطرح میشود که خصومتها و خباثتهای آمریکا با ابعادی به مراتب گستردهتر نسبت به قبل از انقلاب تداوم و شدت یافته است. حمایت از گروههای تروریستی و تجزیهطلب و حلقههای آشوبطلب یا کودتاچی، تصویب و توسعه انواع تحریمهای ظالمانه، حمایت از رژیم صدام در تجهیز جنگ 8 ساله، حمایت از گروههای تروریست خارجی در همسایگی ایران، حمایت از عملیاتهای خرابکارانه فنی و سایبری، سازماندهی جنگ فرهنگی علیه اسلام و ایران و انقلاب اسلامی، سرنگونی هواپیمای مسافربری و... انواعی از خصومتهای تازه به تازه آمریکاست که نشان میدهد اتفاقا رویکرد انقلابی نسبت به جاسوسخانه شیطان بزرگ، موضوع روز است و نه امری تاریخی که باید به بایگانی سپرد و مسیری خلاف آن را - یکطرفه - با آمریکا طی کرد. اینکه همین حالا میگویند گزینههای نظامی برای حمله به ایران روی میز ماست، تحریمها را حفظ یا به بهانههای تروریسم و حقوق بشر توسعه میدهیم همگی ثابت میکند، شیطان بزرگ همان شیطان بزرگ است. و به همین دلیل حق با آقای اصغرزاده است که بازگشایی سفارت آمریکا به عمر وی قد نمیدهد.
مقابله با نفوذ پیشکش! هشدار رهبری را درست فهمیدهاید؟
رئیسجمهور گفت کلام رهبری درباره نفوذ را باید درست فهمید و استفاده جناحی از آن نکرد.
آقای روحانی در جلسه دولت با بیان این که رهنمودها و نکاتی که رهبر معظم انقلاب مطرح میکنند با هدف استحکام قدرت ملی و برای این است که ملت ایران در برابر نفوذ بیگانگان صف واحدی بوده و در برابر توطئهها هوشیار و بیدار باشند، خاطر نشان کرد: نباید خدای ناکرده برخی بخواهند از این کلمات و واژگان سوءاستفاده کنند و این طور نباشد که از این پس با هر کس که مخالف هستیم، بخواهیم او را به نحوی متهم کرده و گروهی را به حاشیه برانیم.
روحانی افزود: باید به طور واقعی و جدی با هرگونه نفوذ بیگانگان مبارزه کنیم و نباید عدهای با کلمه «نفوذ» بازی کنند. وی با بیان این که رهبری معظم انقلاب متعلق به تمامی ملت ایران است و به گروه و نهادی خاص تعلق ندارد، گفت: همه ملت ایران در مسیر انقلاب، استقلال و ایستادگی کشور در برابر بیگانگان متحد هستند و امیدوارم همه جناحها و نهادها به این نکات توجه داشته و واقعا تلاش کنیم اگر رهبری انقلاب کلامی را عنوان میکنند به درستی آن را بفهمیم و پیاده کنیم و اجازه ندهیم افرادی از این کلمات در راستای منافع شخصی، گروهی و جناحی خود سوء استفاده کنند.
درباره این سخنان شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب از 2 سال پیش به طور مکرر درباره یک جریان سیاسی و رسانهای که «مشغول بزک کردن آمریکاست» به طور مکرر هشدار دادهاند و طی 4 ماه اخیر نیز طی 7-8 سخنرانی درباره تحرکات دشمن برای نفوذ اظهار نگرانی کردهاند. اولین سوال این است که دولت و رئیسجمهور محترم و وزیران ارشاد، اطلاعات، کشور، خارجه و علوم- و مجموعههای اقتصادی- درباره «خط نفوذ» و «خط بزک شیطان بزرگ» و «اصرار بر ادامه مذاکرات» چه تدابیری اتخاذ کردهاند تا به رهبر معظم انقلاب لبیک گفته باشند؟!
جا دارد آقای روحانی این تعابیر رهبر انقلاب را در جلسات دولت مرور کنند و سپس توضیح دهند که برای رفع تک تک این هشدارها چه تدابیری اندیشیدهاند یا کدام مجموعههای دولتی عملا به خط نفوذ و بزک شیطان بزرگ یاری رساندهاند.
- «یک نکتهای را من در ذهنم هست که جزو نگرانیها و دغدغههای بنده است و آن این است که ما توجه کنیم به هدفهایی که دشمنان صریح جمهوری اسلامی در ذهن خودشان دارند میپرورانند و کارهایی که میخواهند انجام بدهند، مسلم است که دشمنیهای دشمنان جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا حالا کاسته نشده؛ همان کارهایی که از روز اول انقلاب میکردند، امروز هم میکنند؛ منتها خب کارها تطور پیدا کرده، شیوههای کاری آنها تحول پیدا کرده؛ پیشرفت پیدا کرده؛ یک وقت یک جور دشمنی میکردند، ضربه میزدند، حالا با ابزار دیگری، با وسیله دیگری؛ این را نباید از نظر دور داشت. این را مطلقا همه مسئولین مختلف- فقط مخصوص وزارت خارجه و آقای دکتر ظریف نیست؛ دستگاههای مختلف، دستگاههای اقتصادی، دستگاههای فرهنگی- توجه داشته باشند که ما در داخل نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیمی که ما میگیریم، چه در زمینه سیاست، چه در زمینه اقتصاد، چه در زمینه تجارت، چه در زمینه فرهنگ، کمک بکند به آن بسته تعیین شده دشمن... به نظر من کاری که علیالعجاله باید کرد این است که در اتخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم، مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم... هوشیار باشیم؛ من چند روز قبل از این، در صحبت گفتم که اینها درصدد نفوذند، درصدد رخنه کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید. یک وقت آدم خبر میشود که فرض بفرمایید فلان سازمان آمده یک بخشی از مجموعه فرهنگی ما را- مثلا فرض کنید مهدکودکها را- به یک شکل خاصی دارد هدایت میکند؛ این را آدم میفهمد، بعد که نزدیک میشود میبیند کار خطرناکی و کار بزرگی است[اما] آدم توجه نداشته؛ اینها رخنه است؛ در زمینههای گوناگون؛ در زمینه های اقتصادی، در رفتوآمدها، در همه دستگاهها؛ یکی این مسئله صراحت است.» (دیدار هیئت دولت، 4 شهریور 94)
«بعضیها اصرار دارند شیطان بزرگ را با این خصوصیات- که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابیگری به کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟... ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود... مذاکره بهانه است، مذاکره رسیدن برای نفوذ و تحمیل خواستهاست... ما در عرصههای دیگر با آمریکا مذاکره نمیکنیم» (دیدار اقشار مختلف مردم، 18 شهریور)
- «نفوذ سیاسی و فرهنگی از نفوذ اقتصادی و امنیتی مهمتر است. دشمن سعی میکند در زمینه فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به وجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است. نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری، و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریتی یک کشور تحت تاثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصمیمگیریها در این کشور بر طبق خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد گرفت... هدف این است که در مراکز تصمیمگیری نفوذ کنند، اگر نتوانستند در مراکز تصمیمسازی زیرا جاهایی هست که تصمیمسازی میکند. اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد.» (دیدار فرماندهان سپاه، 25 شهریور)
-«مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند... در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژي هستهای، هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها داده شد- که البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.» (دیدار فرماندهان نیروی دریایی سپاه، 15 مهر)
عارف بزن کنار که نامزد کارگزاران آمد!
روزنامه نزدیک به کارگزاران همسو با این حزب محمدعلی نجفی را سرلیست فهرست اصلاحطلبان معرفی کرد.
روزنامه آرمان نوشت: اکنون موضوع سرلیستی بیش از سایر موضوعات در میان اصلاحطلبان و رسانهها مطرح است و تا به امروز در اردوگاه اصلاحطلبی نام محمدرضا عارف و علیاکبر ناطق نوری بیش از دیگر اسامی مطرح شده اما «آرمان» نام جدیدی را شنید که برخی از او به عنوان گزینه مطلوب برای سرلیستی نام میبرند و او کسی نبود جز «محمدعلی نجفی». شخصیت آرامی که تمایل به حضور علنی در سیاست ندارد اما برخی اوقات او را وارد گود سیاست میکنند هر چند نجفی در چاه سیاستورزان نمیافتد و خود را کنار میکشد مانند چندی قبل که از ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استعفا داد چون نمیخواست آنچه در دولت قبل در این سازمان رخ داده را افشا کند اما همانقدر که دانست چه بر سازمان میراث فرهنگی گذشته است باعث فشارهای زیادی به او شد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که نجفی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است و اینکه حزب کارگزاران بدون تعارف در این انتخابات ایفاگر نقش پدری است یعنی به نحوی برنامهریزی کرده که تصمیماتش بر تصمیمات گروههای دیگر اولویت داشته باشد.
آرمان افزود: نجفی از قدرت تعامل بالایی در مواجهه با نهادهای تاثیرگذار برخوردار است و میتواند در مواقع لازم به رایزنی به نفع جریان اصلاحات بپردازد. همچنین نجفی مورد تایید اصلاحطلب دوستان جامعه است یعنی عملکرد او در سازمانهایی که حضور داشته به نحوی بوده که معمولا تمایلی برای خداحافظی او وجود نداشته است. نزد افکار عمومی هم نجفی به عنوان شخصیتی گریزان از چالش و بگو مگو شناخته میشود که امتیازی برای او محسوب خواهد شد. از سوی دیگر نجفی در گفتوگویی که با «آرمان» داشت تاکیدکرد خود را ملزم به اجرای تصمیم نهاد اصلاحطلبان میداند و هیچگاه تصمیم فردی نخواهد گرفت.
گفتنی است آرمان 3 هفته پیش به عارف هشدار داد که به خاطر محاصره شدن توسط «دوستنماهای ناآشنا به سیاست» به ریاست مجلس بعدی نیاندیشد.
آرمان در تحلیلی با عنوان «به ریاست مجلس نیاندیش!» نوشته بود: محمدرضا عارف بیش از سایر اصلاحطلبان فعالیتهای انتخاباتی خود را برای ورود به مجلس دهم آشکار و نمایان کرده است. عارف بیش از آنکه به عنوان یک چهره سیاسی مطرح باشد یک چهره دانشگاهی و آکادمیک است.
اعتماد: کارشناسان اقتصاد اقدام دولت را آماربافی میدانند
«کارشناسان شتابزدگی مرکز آمار در اعلام نرخ رشد 6 ماهه را غیرمعقول میدانند.»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نوشت: مرکز آمار در حالی نرخ رشد اقتصاد شش ماهه نخست سال جاری را اعلام کرد که تنها 41 روز از تابستان، گذشته است. بر این اساس دستیابی به محاسبه نرخ رشد اقتصادی تنها در 41 روز فرصت در اختیار، از نظر تحلیلگران آماری یک رکوردشکنی به حساب میآید چرا که صاحبنظران محاسبه نرخ رشد را نیازمند در اختیار داشتن حدود 90 روز کاری میدانند و از این لحاظ سرعت مرکز آمار در ابلاغ نرخ رشد دو فصل اول سال 94 را غیرمعقول ارزیابی میکنند.
به نظر میرسد اقدام شتابزده مرکز آمار برای اعلام نرخ رشد نیم سال نخست به دنبال فشارهایی اتفاق افتاد که در یک ماه گذشته بر دولت برای اعلام نرخ رشد سه ماهه نخست وارد شده بود، هرچند دولت سال گذشته طبق روال منطقی، پایان هر فصل نرخ رشد را از سوی بانک مرکزی اعلام میکرد اما امسال این اعلام نه تنها به تعویق افتاد بلکه منابع مطلعی میگویند بانک مرکزی از اعلام نرخ رشد به طور کامل منع شده است. در مقابل دولت سعی کرد انتظارات جامعه برای شنیدن وضعیت اقتصاد در سه ماهی که آغاز سال گذشته بود را با اعلام رقمی از سوی مرکز آمار برآورده کند؛ انتظاری که نه تنها برآورده نشد بلکه توام شد با نقدهای تندی از این نحوه ارایه آمار.
این روزنامه میافزاید: از روز دوشنبه که نرخ برآوردی مرکز آمار اعلام شد این پرسش در محافل کارشناسی بدون پاسخ مانده که مرکز آمار با چه ساز و کار و ابزاری توانسته نرخ رشد اقتصادی شش ماهه را در یک فرصت زمانی کوتاه برآورد کند. در کنار نقد زمانی وارده به این محاسبه، در گزارش خلاصه و چند خطی مرکز آمار، هیچ خبری از نرخ رشد بخش نفت و ساختمان نیز دیده نمیشود در حالی که این دو بخش سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی سالانه دارند. از این منظر منتقدان مطرح میکنند ترس از محکوم شدن به عملکرد ضعیف اقتصادی، دولت را به آماربافی کشانده است، چرا که از لحاظ منطقی محاسبه نرخ رشد در یک ماه عملی نیست. نقد جدی دیگری که کارشناسان به دولت وارد میدانند منع بانک مرکزی از اعلام آماری است که این دستگاه سابقه طولانی چند دههای در محاسبات آن دارد. از نظر این تحلیلگران وجود دو دستگاه موازی برای اعلام آمار هیچ خدشهای به آمارها و برنامهها وارد نخواهد کرد. ضمن آنکه در صورت عدم ورود بانک مرکزی به محاسبات آماری، بخشهای عریض و طویل آماری این بانک و وجود نیرویانسانی مستقر در این بخشها چه تکلیفی در آینده پیدا خواهند کرد؟
اعتماد در گزارش دیگری نسبت به نوسانات ارزی و صعود دلار بر بالای 3500 تومان ابراز نگرانی کرد و نوشت: حالا کمکم تابلوهای صرافی به نرخ 3500 تومانی دلار عادت میکنند. هر چند قیمت دلار چند تومانی پایینتر از 3500 پایینتر آمد اما باز هم در بازه افزایش قیمت با رشد روبهرو شد و دیروز هر دلار در بازار تهران 3508 تومان قیمت خورد. تکانههای ارزی روزهای گذشته، نگرانی زیادی را در بازار ایجاد کرده است که مبادا قیمت ارز باز هم روند رو به رشد پیدا کند. این افزایشها روند رو به رشد و نگرانکننده دارد.
یکی، دو ماهی میشود که نوسانات نرخ ارز هرچند جزیی، اما در بازار به چشم میخورد. تجار و فعالان اقتصادی هم در این مدت، به دلیل کوچک بودن این تکانهها، چندان آن را جدی نگرفتهاند.
حال که روند رو به رشد آن در ماههای گذشته را پیگیر شدهاند، باز هم نگرانی و دلهره به سراغشان آمده است که مبادا، قیمت جهشی پیدا کند که به یک باره، همه نقشههایشان را نقش بر آب کند.